تفسیر تفصیلی لوزان-خلیلی
«بـــسم الله الرحمــن الرحیــم و به نستعیــن»
مقدمه
باید دید واقعیت امر چیست؟ فارغ از این که واقعیت امر با تعلقات و منافع ما سازگار است یا سازگار نیست؛کتمان حقایق و انکار حقایق و وارونه جلوه دادن حقایق بدترین گناهی است که ممکن است یک اهل علم مرتکب بشود؛ بنابراین در متن پیش رو فارغ از ملاحظات سیاسی آنچه که رخ داده را بیان خواهیم کرد . راهنمای بحث، مستنداتی می باشد که پیرامون بیانیهی لوزان آمده و با ادلهی متقن در پی اثبات آن هستیم.
1. بررسی بیانیهی لوزان و میزان خواستههای محقق شده ملت در این بیانیه
2. تطبیق دلالتهای بیاینهی لوزان با ادعاهای دولت مردان در خصوص دستاوردهای آنها با استناد به متون موجود
3. بررسی میزان تحقق انتظارات حداقلی نظام ( میزان رعایت خطوط قرمز نظام )
1. بررسی بیانیهی لوزان و میزان خواستههای محقق شده ملت در این بیانیه
1.1. جایگاه بیانیه لوزان
بیانیهی لوزان در این مذاکراتی که در یک و نیم سال اخیر انجام شده، در حقیقت عملیاتی شدهی بخش گام نهایی توافقنامه ژنو است که در سوم آذر 92 در ژنو امضاء شد.
لازم به ذکر است توافقنامهی ژنو 4 بخش دارد؛ گام اول، گام میانی؛ گام نهایی و در آخر نیز پس از گام نهایی می باشد. در بیانیه لوزان عناصر گام نهایی توافق ژنو عملیاتی شده است. با این توضیح که در بیانیه لوزان نسبت به توافق ژنو حقوق ایران کمتر و تعهدات ایران بیشتر شده است. در گام نهایی توافق ژنو صحبتی از محدودیت تحقیق و توسعه نشده است اما در لوزان تحقیق و توسعه هم محدود شده است. در ژنو بنا بود همه تحریمهای مرتبط با هسته ای برداشته شود اما در لوزان تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای تعلیق می شود.
بنابراین بیانیهی لوزان به لحاظ جایگاه در روند مذاکراتی که در دولت یازدهم صورت گرفته است صورت "عملیاتی شده و تفصیلی گام نهایی توافقنامهی ژنو است."
1.2. بررسی متون ارائه شده پیرامون بیانیه لوزان
تاکنون چهار متن پیرامون این بیانیه ارائه شده است؛ اول، متن انگلیسی بیانیهی لوزان که توسط خانم موگرینی قرائت شد. دوم متن فارسی بیاینهی لوزان است که توسط جناب آقای ظریف قرائت شد. سوم متنی است که توسط وزارت خارجه ایران چند ساعت قبل از قرائت بیانیه لوزان، تحت عنوان "خلاصهای از مجموع راه حلهای تفاهم شده برای رسیدن به برنامهی جامع اقدام مشترک" منتشر شد که ساعاتی بعد از روی سایت وزارت خارجه حذف شد. چهارم نیز متنی انگلیسی است که همزمان با قرائت بیانیهی لوزان وزارت خارجه امریکا تحت عنوان (FACT SHEET) ارائه کرد.
در بحث پیش رو متن فکت شیت را از سایت رسمی وزارت خارجهی آمریکا، متن انگلیسی بیاینهی لوزان را از سایت اتحادیهی اروپا، متن فارسی بیانیهی لوزان را از سایت وزارت خارجه ایران و خلاصهی کاری نیز از سایت وزارت خارجه استخراج شده است. مبنای اصلی همان متن انگلیسی بیانیهی لوزان می باشد.
1.3. مقایسه متن انگلیسی و فارسی بیانیه لوزان
در قراردادهای بین المللی ای که کشورهای طرف مذاکره، زبان متفاوت از یکدیگر دارند، عرف است که متن قرارداد به زبان اصلی هر کشور نوشته شود و قید می گردد که تمامی این نسخهها همزمان اعتباری یکسان دارند و متاسفانه این اتفاق در توافقات دولت یازدهم رخ نداد.
به عنوان مثال؛ در ماده یازدهم ان پی تی که ایران هم عضو این پیمان است تاکید شده است متن انگلیسی، فرانسوی، چینی، اسپانیولی و روسی همگی دارای اعتبار یکسان می باشند. چرا که در مذاکرات همواره کشورها تلاش میکنند تا متن قرارداد به نفع خودشان نوشته شود، بنابراین از عبارات و واژهها به بهترین شکل برای تحقق منافعشان استفاده میکنند و چون تسلطشان به زبان بومی خودشان بیشتر از زبان بومی طرف مقابل است، هیچ گاه زبان بومی کشورشان را رها نکرده و به زبان رقیب خود متمسک نخواهند شد.
این ریسک بزرگ را دولت یازدهم و تیم آنها انجام دادند به نحوی که ملاک هم در توافقنامهی ژنو و هم در بیاینهی لوزان تنها متن انگلیسی بوده و متن فارسی هیچ ارزش و اعتباری ندارد.
متن فارسی و انگلیسی بیانیهی لوزان را از دید فنی مورد بررسی قرار میدهیم و خواهیم دید چه میزان متن فارسی با متن انگلیسی تطابق دارد.
پیش از بررسی ارزش ترجمه صورت گرفته مناسب است نظر جناب آقای ظریف در خصوص ترجمه وزارت خارجه بیان شود. ایشان در گفتگوی تلویزیونی با شبکه یک سیما می گوید: «همکاران بنده آن را ترجمه کردند و من به همکارانم گفتم که باید مطمئن باشیم که عین متن ترجمه شود و ما به جلسهی وزرا در اختتامیه رفتیم و بنده و عراقچی دوباره این متن را مشاهده کردیم تا کم و زیادی از متن اصلی نداشته باشد و اطمینان پیدا کنیم. ووزرا منتظر ما بودند که بتوانیم ترجمهی دقیقی برای متن داشته باشیم. "و سپس بیان داشتهاند که "مترجمین، وزیر خارجه و سخنگوی وزارت خارجهی آمریکا آن ترجمه را تایید کردند".
ترجمه فارسی توافق ژنو که توسط وزارت امورخارجه صورت گرفته به قدری ضعیف است که حتی یک جمله آن ترجمه نشده و از قلم افتاده است.
با این دید که یک سند رسمی بینالمللی نباید حتی سر سوزنی بی دقتی داشته باشد، به بیانیه لوزان و ترجمه فارسی آن می پردازیم.
اشکالات ترجمه ای متن دو دسته می باشد دسته اول اشکالاتی است که دلالت متن را تغییر می دهد و معنای متفاوتی را بیان می کند که چنین اشکالاتی برای یک توافقنامه فاجعه محسوب می شود. چون طرف مقابل یک چیز تعهد داده و شما یک چیز دیگر فهمیده اید. دسته دوم اشکالاتی است که اگرچه معنای متن و تعهد داده شده را عوض نمی کند اما شایسته یک توافق بین المللی نیست و مایه سرافکندگی مترجمین آن خواهد بود.
الف. ترجمه های غلط که دلالت و معنای متن را تغیییر می دهد:
فردو
در بخش مربوط به فردو 1+5 متعهد شده است
«در این مرکز همکاری بینالمللی در حوزههای تحقیق و توسعه مورد توافق، مورد تشویق قرار خواهد گرفت»
مطابق ترجمه وزارت خارجه هم در حوزه تحقیق و هم در حوزه توسعه همکاری های بین المللی مورد تشویق قرار خواهد گرفت در حالیکه متن انگلیسی میگوید:
" International collaboration will be encouraged in agreed areas of research."
کلمه research تنها جنبهی تحقیق را که می تواند صرفا نظری و کتابخانه ای باشد را دربر میگیرد و از توسعه در متن انگلیسی حرفی به میان نیامده است.
آب سنگین اراک
"رآکتورتحقیقاتی پیشرفته آب سنگین در اراک با همکاری مشترک بین المللی باز طراحی و نوسازی خواهد"
"An international joint venture will assist Iran in redesigning and rebuilding a modernized Heavy Water Research Reactor in Arak"
در زبان انگلیسی و براساس فرهنگ های لغت انگلیسی ـ نه فرهنگ وزارت خارجه ـ venture به معنای کاری است که قبلا سابقه نداشته و توام با ریسک است. این بدان معناست که تغییراتی که بنا شده در طراحی راکتور اراک ایجاد گردد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت، در دنیا سابقه نداشته و توام با مخاطره و ریسک است. در ترجمهی آن "joint venture " باید گفت "یک اقدام مخاطره آمیز مشترک است "
تفاوت این دو معنی در کجا خود را نشان می دهد؟ در آنجا که وقتی طبق توافق صورت گرفته قلب راکتور از آن خارج شد و دست ایران برای بازگرداندن آن بسته شد. آن زمان شرکت هایی که طبق توافق بنا بوده به شما کمک کنند کار را بر اساس جدول زمانی پیش نمی برند. زمانی که به آنها اعتراض کنید که چرا طبق جدول زمانی کار پیش نمی رود در جواب شما خواهند گفت: مستر همان گونه که گفته بودیم این کار ونچر است. آن وقت شما باید دهانت را گل بگیری و حق هیچ اعتراضی نخواهی داشت. زیرا که جدول زمانی در یک کاری که ونچر است جنبه برآوردی و تخمینی دارد نه قطعی و تخلف ناپذیر.
1.1.1. همکاریهای بینالمللی
در بخش همکاریهای بین المللی چنین نوشته شده است:
"ایران در همکاریهای بینالمللی در حوزههای انرژی هستهای مشارکت خواهد نمود که میتواند شامل ساخت نیروهای هستهای و راکتورهای تحقیقاتی شود"
"Iran will take part in international cooperation in the field of civilian nuclear energy which can include supply of power and research reactors."
وزارت خارجه ایران کلمه supply را به "ساخت" معنی کرده است. در صورتی که ساخت در لاتین به building و construction خواهد شد. ساپلای به معنای تهیه، تامین و تدارک می باشد. یعنی این که مشارکت ایران می توان شامل تامین نیروگاههای قدرت و تحقیقاتی باشد. مثلا ایران در تامین سهام آنها مشارکت کند. اگر ساپلای را به معنای نادرست «ساختن» ترجمه کنیم یعنی این که ایران می تواند در ساختن نیروگاهها مشارکت کند. در حالی که یکی از خطوط قرمز غربیها این است که به هیچ عنوان نمیخواهند ایران را در تکنولوژیهای پیشرفته مشارکت دهند.
1.1.2. تحریمها
در متن وزارت خارجه آمده است: " و ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد."
از این متن برداشت می شود که اتحادیهی اروپا و ایالات متحده همزمان با اجرای تعهدات هستهای ایران، تحریمها را برمیدارند. متن انگلیسی این را نمیگوید:
"and the US will cease the application of all nuclear-related secondary economic and financial sanctions, simultaneously with the IAEA-verified implementation by Iran of its key nuclear commitments."
ترجمه صحیح این است که" اتحادیه اروپا و امریکا تحریمهای مرتبط با هستهای را تعلیق خواهند کرد همزمان ( نه با اقدام ایران ) بلکه همزمان با (with the IAEA-verified implementation)تایید آژانس مبنی بر این که ایران بر تعهدات کلیدی هسته ای خود عمل کرده است، بر میدارند" اما در ترجمه وزارت خارجه خواننده طوری برداشت میکند که "همزمان با اقدام ایران تحریم ها لغو خواهد شد".
پروتکل الحاقی
در بخش مربوط به پروتکل الحاقی چنین ترجمه شده است:
"مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برجام شامل کد اصلاحی ۳.۱ و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است".
A set of measures have been agreed to monitor the provisions of the JCPOA including implementation of the modified Code 3.1 and provisional application of the Additional Protocol.
در هیچ فرهنگ لغتی جز فرهنگ ظریف provisionalبه معنای داوطلبانه نمی باشد. در همه فرهنگهای لغت معتبر provisional به معنای موقت می باشد. اگر بنا بود تصریح شود که ایران داوطلبانه پروتکل الحاقی را اجرا می کند باید از لفظ voluntarily به معنای داوطلبانه استفاده می شد نه لفظ provisional که به هیچ عنوان معنای داوطلبانه نمی دهد.
ب. ترجمه های غیر دقیق
موارد ذیل اگرچه دلالت و معنای توافق را عوض نمی کند اما به هیچ وجه شایسته یک توافق بین المللی نیست و اسباب شرمندگی مترجمین آن خواهد بود.
1. در بخش مربوط به غنی سازی چنین ترجمه شده است: همچنان که ایران برنامه صلح آمیز هسته ای خود را دنبال می کند،
در حالیکه متن انگلیسی چنین است: As Iran pursues a peaceful nuclear programme و بنابراین ترجمه صحیح آن عبارتست از: همچنان که ایران یک برنامه صلح آمیز هسته ای را دنبال می کند.
2. در بخش مربوط به آب سنگین اراک کلمه "rebuilding" (به معنای بازسازی) آمده که وزارت خارجه آن را به "نوسازی" ترجمه کرده است.
تحقیق و توسعه
3. در بخش تحقیق و توسعه چنین ترجمه شده است:
متن فارسی در ادامه میگوید "این تحقیق و توسعه باید براساس یک جدول زمانی و سطح توافق شده انجام خواهد شد" که در متن انگلیسی آمده
" will be carried out on a scope"
که کلمه scope به معنای قلمرو، محدوده و حوزه است و هرگز معنای"سطح" نمی دهد، در این بحث فنی در لاتین برای معنای سطح کلمه level اطلاق میشود.
3.1. بررسی متن بیانیه لوزان
راهنمای ما در بررسی بیانیهی لوزان و ادعای مسئولین، دو خواسته به حق ملت ایران است :
1. احقاق حقوق هستهای 2. رفع تحریمهای ظالمانه
در این متن بر اساس ترتیب بیانیه لوزان این دو خواسته بررسی خواهد شد.
1. احقاق حقوق هسته ای
مقصود از حقوق هستهای، مادهی 4 معاهدهNPT است. این ماده میگوید: " هیچ نکتهای در این پیمان نباید به گونهای تفسیر شود که حق مسلم هم پیمانان در انجام تحقیقات، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلح آمیز تحت تاثیر قرار بگیرد."
لذا اگر کسی داعیه ای دارد که حقوق هسته ای ملتی را استیفا کرده باید ثابت کند که "در سه حوزهی 1. تحقیق و توسعه، 2. تولید که مشتمل بر غنی سازی است و 3. استفاده از انرژی هستهای" تمام حقوق را توانسته استیفا کند.
مطابق این ماده از معاهده ان.پی.تی شما بدون هیچ قید و شرطی میتوانید در هر زمینهای، با هر نسلی از سانتریفیوژ، به هر روشی که خواستید تحقیق کنید.
در بخش تولید نیز دولت ها میتوانند به هر میزان، در هر تعداد مرکز غنی سازی، هر چند میلیون سو خواستند غنی سازی کنند.
همچنین در حوزه استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلح آمیز دولتها می توانند نیروگاه آب سبک داشته باشند، نیروگاه آب سنگین داشته باشند، نیروگاه 40 مگاواتی داشته باشند و یا هزار مگاواتی داشته باشند. تنها قید این است که استفاده صلح آمیز باشد.
1.4.1. مقدمه بیانیه لوزان
در مقدمه بیانیهی لوزان اهداف این بیانیه ذکر شده است. این بیانیه دو هدف را پیگیری می کند:
1. ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران را تضمین نموده
2. به طور جامع همهی تحریمها برداشته بشود.
ابر قدرتها زورگو هستند ولی وقتی پای میز مذاکره آمدند، قدرتشان را در استدلالشان نشان می دهند: "ایران باید تضمین کند که برنامهی هستهای او صرفاً صلح آمیز باقی بماند."
وقتی که این را پذیرفتیم در سه کنج تنگنا می افتیم. میگوید لازمهی تضمین این که برنامهی ایران منحصراً صلح آمیز باقی بماند این است که نقطهی گریز (مدت زمان لازم برای دستیابی ایران به بمب اتم) ایران یک سال باشد. بعد از اینکه پذیرفته شد نقطه گریز یکسال باشد، می گویند لازمهی این که نقطهی گریز شما یک سال باشد این است این تعهدات و محدودیت ها را قبول کنی و صنعت هسته ای ایران به مقیاسی که در بیانیه لوزان آمده محدود شود؛ بدین ترتیب با سه گزاره، دست تسلیم شما را بالا می برد. بنابراین اول می گویند شما پذیرفتید که تضمین کنید برنامه هسته ای شما صلح آمیز می ماند. دوم می گویند برای اینکه صلح آمیز باقی بماند می بایست نقطه گریز یکسال شود. سوم می گویند برای اینکه نقطه گریز یکسال شود می بایست این محدودیت هایی را که در ادامه می آید، قبول کنی.
1.4.2. نقشهی کلیِ بیانیهی لوزان
بیانیه لوزان، گزارش اجمالی از توافقاتی است که صورت گرفته است تفصیلی که رخ داده است. در این بیانیه هیچ عدد و رقم یا سالی ذکر نشده است. ولی بر اساس شرحی که وزارت خارجه ایران منتشر کرد و شرحی که وزارت خارجه آمریکا منتشر کرد، این اجمال کمی تفصیل یافته است. منتهی باز هم تفصیل کامل نیافته، چون اصرار دولتمردان ایران بر این بوده که متن توافق منتشر نشود. ولی چرا می بایستی بر این اصرار داشت که متن کامل چنین پیروزی بزرگی(!) منتشر نشود؟ این مشخص است که اگر متن کامل و تفصیلی منتشر می شد، دیگر هر چیزی نمی شد گفت ولی با متن مجمل، راحت تر می توان حرف زد. اینگونه عمل کردن، فضا را مهیا می کند برای زمانیکه اگر طرف مقابل متن توافق را منتشر کرد، شما سریعاً تکذیب کنید و بگویید که آنها تفسیر خودشان از توافق را گفته اند. برای اینکه دروغ بودن حرف طرف مقابل مشخص شود، می بایست متن اصلی را منتشر کرد. گذشته از این، عدد و رقم که تفسیربردار نیست! تفسیر در واژه های مبهم و جملات مبهم امکان پذیر است. مثلاً یا قبول کرده ایم که عدد سانتریفیوژها پنج هزار و شصت باشد یا قبول نکرده ایم. این مسخره است که گفته شود تفسیر شما از پنج هزار و شصت تا چیز دیگری است. یا قبول کرده ایم که 15 سال تحقیق و توسعه نداشته باشیم یا قبول نکرده ایم.
بیانیهی لوزان دو بخش دارد: یک بخش تعهدات ایران است، بخش دیگر، تعهدات طرف مقابل(1+5) است. بخش مربوط به تعهدات ایران هم دو بخش میشود: یک بخش پذیرش محدودیتها بر صنعت هستهای و بخش دوم پذیرش نظارتهای گسترده بر صنعت هسته ای می باشد که دلیل هر دو آنها همان جملهی"ماهیت صرفاً صلح آمیز برنامه هسته ای ایران را تضمین نموده " می باشد.
تعهدات طرف مقابل نیز دو بخش دارد: یک بخش آن مربوط به برداشته شدن یا لغو یا تعلیق تحریم هاست، بخش دیگر نیز مربوط به مشارکت دادن ایران در همکاریهای بینالمللی است. آن بخشی که مربوط به مشارکتهای ایران در برنامههای بینالمللی است، همه اش جنبهی تشویقی دارد. اینطور آمده که: (will be encourage) ما کشورها را تشویق میکنیم که با شما همکاری کنند. یا میگوید: (which can) میتوانید شما شرکت کنید. این قسمت را به این خاطر آورده اند که مقدار تعهدات طرف غربی را زیاد جلوه دهند تا افراد ساده لوح را فریب دهند وگرنه اگر خانم موگرینی و وندی شرمن، کف هم بزنند و مثلا بگویند: ماشالا ماشالا روس اتم ماشالا این بند را انجام داده اند. اما آن بخشی از تعهدات طرف غربی که برایشان الزامآور است، چند خط بیشتر نیست؛ آن هم فقط مربوط به تحریم هاست، دیگر تعهدات آنها همه جنبهی صوری و تشریفاتی دارد. هنگامی که مخاطب آن را می خواند به لحاظ روانشناختی اثر میپذیرد و میگوید" اگر تعهدات ایران یک ونیم صفحه است، تعهدات آن ها نیز حداقل یک صفحه شده است".
1.4.3. تعهدات ایران در حوزه اقدامات محدودیت ساز
تعهدات ایران در حوزهی اقدامات محدودیت ساز چهار محور دارد:
1- غنی سازی 2- تحقیق و توسعه 3- فردو 4- نیروگاه آب سنگین اراک.
1.4.3.1. غنی سازی و تعهدات ایران
همچنان که ایران برنامهی صلح آمیز هستهای خود را دنبال میکند غنی سازیِ ایران، 1- ظرفیتش2- سطحش3- ذخیرهاش برای یک دوره مشخص(specified duration) محدود میشود. خب آن دوره چقدر است؟ هیچ اشارهای ندارد. یعنی کاملاً مبهم است. ولی مشخص است که ظرفیت ما محدود شده، سطح غنی سازی محدود شده، ذخیره محدود شده، دورهی زمانی هم مشخص شده است اما عدد و رقم هیچکدام در بیانیه نیامده است. پنجمین تعهد هم این است که هیچ تاسیسات غنی سازی بجز نطنز نخواهد بود. بنابراین در مجموع 5 تعهد کلی ایران در باب غنی سازی عبارتست از: ظرفیت غنی سازی، سطح غنی سازی، میزان ذخیره اورانیوم غنی شده، مدت زمان، محل غنی سازی.
- شرح وزارت خارجه ایران
بر اساس متنی که توسط رئیس جمهور از آن به فکت شیت ایران یاد شده است دوره محدودیت برای غنی سازی 10 سال است. یعنی ما پذیرفته ایم تا 10 سال برنامهی غنی سازی ایران به این صورت محدود خواهد بود که 1- تعداد سانتریفیوژها بیش از 5000 عدد است. اما با زیرکی مشخص نشده که بیش از 5000 هزار یعنی چه؟! این در حالی است که متن فکت شیت امریکا به صراحت 5060 سانتریفیوژ را ذکر می کند.
همچنین ایران می پذیرد که تنها محل غنی سازی نطنز بوده و سطح غنی سازی 67/3درصد باشد. یعنی میپذیریم که حتی 5درصد هم غنی سازی نکنیم.
محدودیت میزان ذخیره که در بیانیهی لوزان گفته شده بود: (stockpile)، در متن وزارت خارجه ذکر نشده که چقدر است. معقول این است که وقتی دارد جزییات دیگر موارد را میگوید میزان ذخیره را نیز اعلام کند، ولی میزان ذخیره را اینجا اشاره نمی کند. اما یک چیز مهم اشاره می کند، منتهی نحوه بیان کردن آن، شیطنت آمیز است.
همانطور که گفته شد ایران تنها میتواند با 5060 عدد از 19000 سانتریفیوژی که داریم، غنی سازی کند و مابقی 14000 سانتریفیوژ، اینطور می شوند که بر اساس گزارش وزارت خارجه "ماشینهای اضافه بر این تعداد و زیرساختهای مرتبط با آنها جهت جایگزینی با ماشینهایی که در طول این زمان آسیب میبینند جمعآوری و تحت نظارت آژانس نگهداری خواهند شد." البته این نادرست است چرا که ایران ابتدئاً مجبور به جمع آوری شده، حالا بعد از جمع آوری میتواند از سانتریفیوژهای جمع آوری شده جهت جایگزینُُُُُُی استفاده کند. مگر عقل نداریم که جهت جایگزینی جمع آوری کنیم، بعد بیاریم همان جای اول بگذاریم. آن سانتریفیوژها اولش که همان جا بودند!
اینجا دو نکته گفته شده است: هم ماشین ها باید جمع آوری شود و هم زیرساخت ها.
جمع آوری زیر ساخت های غنی سازی یعنی چه؟
متن وزارت خارجه بیان می کند که هم ماشینها و هم زیرساخت هایش را جمع میکنیم. این دو تا باهم خیلی فرق دارد. یک وقت است به شما میگویند موظف هستید صندلیهای داخل رستوران را جمع کنید، یک وقت دیگر میگویند کل زیرساختهایی که در رستوران هست را باید بردارید که اساساً شکل رستوران نداشته باشد. با این کار دیگر امکان بازگشت پذیری متقابل برای شما وجود ندارد. برای مثال اگر می پذیرفتیم این نه هزار سانتریفیوژی که دارد میچرخد، بچرخد و به هفت هزار عدد دیگر، گاز تزریق نخواهد شد. اینطوری همه چیز سر جای خود بود و اگر طرف مقابل دست از پا خطا می کرد، می توانستیم گاز در آن تزریق کنیم. اما هنگامی که تمام سانتریفیوژها با زیرساخت هایش جمع شد و به انبار رفت، دیگر اهرم فشاری برای ایران نمی ماند.
تأمل:
آیا وقتی گفته می شود ایران 10 سال محدود میشود یعنی بعد از گذشت 10 سال، دیگر محدود نمی شود؟ آیا این بدان معنی است که طرف مقابل پذیرفته است که ما بعد از ده سال آزادانه غنی سازی کنیم؟
در توافقنامهی ژنو آمده است که " اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و طی شدن کامل دورهی زمانی، با برنامهی هستهای ایران همان گونه که با سایر کشورهای که سلاح اتمی ندارند و عضو ان پی تی هستند برخورد میکنیم". یعنی بعد از آن دورهی محدودیت 10 ساله، در خصوص غنی سازی با ایران همان رفتاری را میکنیم که با سایر کشورهای عضو NPT میکنیم. آیا به آن کشورها اجازه دادهاند که در مقیاس صنعتی غنی سازی بکنند؟خیر. آمریکاییها گفتند ما حتی برای نزدیک ترین هم پیمانان خودمان حق غنی سازی قائل نیستیم.
اجازهی فعالیت غنی سازی با حق غنی سازی فرق دارد؛ حق غنی سازی یک چیز است و اینکه اجازه بدهند به طور نمادین غنی سازی کنید یک چیز دیگر است. این که من اجازه بدهم یک بار از لیوان من چایی بخورید فرق میکند با این که بگویم این لیوان برای شما است.
مقدمه بیانیه لوزان دارای یک اصلی
است که هیچ محدودیت زمانی ندارد به این شرح که "باید به طور نامحدود- یعنی همیشه
- تضمین کند که انرژی هسته ای آن صلح آمیز است." این اصل حاکم بر توافقات
غربی ها با ماست. لذا 10 سال بعد هم خواهند گفت انرژی هسته ای باید صلح آمیز باشد،
و لذا نقطه گریز(break out) شما باید یکسال باشد و یک سری محدودیت هایی را برای صلح
آمیز بودن فعالیت هسته ای بپذیرید و این داستان در پایان هر دوره می تواند تکرار
شود.
استعمار نوین ایجاب میکند که دیگر مثل زمان قدیم محرومیت ابدی ایجاد نکند چراکه اگر دولت کشوری خائن باشد ملتش قبول نمیکند، لذا امروزه می گوید شما برای 10 سال این را بپذیر و بعد از 10 سال اول، 10 سال دوم را تحمیل می کند. اگر تجربهی تو نسبت به دوره قاجار بیشتر شده است، تجربهی طرف مقابل هم رشد کرده او دیگر با روشهای 200 سال پیش برخورد نمی کند بلکه با روشهای سال 2015 جلو می آید. بنابراین نباید انتظار داشت که با آقای ظریف نیز مانند میرزا ابوالحسن خان ایلچی برخورد کند. این بار دیگر با این استدلالهای به ظاهر عوام پسند که همهی دنیا میپسندند با تو برخورد میکند. - این حرف را که میگویند "ایران باید تضمین کند برنامه هسته ای اش صلح آمیز بماند" هر فردی در هر گوشهای از دنیا که باشد، بشنود؛ میگوید چه حرف متینی میزنند؛ اینها که خواستهی بدی از جمهوری اسلامی ایران ندارند. شما هم تایید میکنید، مسئولین شما هم تایید کردند و این میشود استعمار نوین که نشان میدهد ما برای روشهای نوین باز مانند افراد سابق هستیم، جهالت نوین داریم و تن به استعمار نوین میدهیم.
1.4.3.2. تحقیق و توسعه
تحقیق و توسعه یکی از آن نقاط امیدوارکننده ای بود که میتوانستیم حتی محدودیتهای بیش از این بر صنعت هستهای را بپذیریم، اما تحقیق و توسعه را محدود نکنیم؛ چرا که نهایتاً 10 سال بخش صنعتی محدود شده است ولی تحقیق و توسعه پیش رفته و نسل های سانتریفیوژها ارتقا مییافت. در این صورت به محض این که محدودیتها برداشته میشد، به لحاظ صنعتی از دنیا عقب نبودیم و بلافاصله سانتریفیوژهای نسل جدید را نصب میکردیم و عقب ماندگی های صنعتی را جبران می کردیم.
Iran's research and development on centrifuges will be carried out on a scope and schedule that has been mutually agreed.
" تحقیق و توسعهی ایران بر روی سانتریفیوژها[نه بر روی غنی سازی] در یک محدوده و براساس یک جدول زمانی که مورد توافق واقع شده است، انجام خواهد شد."
اما محدودهی آن کجا است؟ بیانیه لوزان چیزی نگفته است، که کاملا مبهم بماند و تیم ایرانی در داخل هر چه دوست دارد، بگوید. schedule آن چقدر است؟ باز هم اطلاعاتی نداده است. این بدان معنا نیست که توافقی روی آنها نشده باشد بلکه با توجه به کلمه agreed مشخص میشود که بر روی آنها نیز توافق شده است.
- شرح تیم ایرانی _متن منتشر شده وزارت خارجه_
" براساس راهحلهای به دست آمده ایران برنامه تحقیق و توسعه خود را روی ماشینهای پیشرفته ادامه خواهد داد و مراحل آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای IR-8, IR-6, IR-5, IR-4, برای را در طول دوره زمانی ۱۰ساله برنامه جامع اقدام مشترک ادامه خواهد داد." در اینجا نیز توضیحی در مورد اینکه ایران در این جدول زمانی 10 ساله، از همان روزِ توافق میتواند شروع به کار کند یا خیر، داده نشده است؛ چرا که این گزارش نیز خلاصه می باشد. با دقت بیشتر متوجه می شویم که متن وزارت خارجه ایران گفته است که بر IR-8, IR-6, IR-5, IR-4 تحقیق و توسعه میکنم؛ اما بر سانتریفیوژهای پیشرفته تری مانند IR-10, IR-9دیگر حق تحقیق و توسعه ندارد و محدود به همان هشت نسل می باشد.
تحقیق و توسعه بر سانتریفیوژها چیست؟
ملاک اصلی تحقیق و توسعه این است که با آن سانتریفیوژهایی که بر روی آن تحقیق و توسعه انجام میشود، نباید غنیسازی کرد. به عنوان مثال نمیتوان بعد از تحقیق و توسعه روی IR-8 شروع به غنیسازی با آن کرد.
در تحقیق و توسعه بر روی سانتریفیوژها ابتدا یک سانتریفیوژ را به صورت تنها آزمایش میکنند، سپس به صورت زنجیرهای 9 عددی، مرحله بعدی زنجیرهای 24 عددی و در آخر به صورت زنجیرهای 168 عددی آزمایش می کنند که محصول تحقیق و توسعهی در این نقطه برای مرحلهی صنعتی آماده می شود. البته بعید است که امریکا این اجازه را به ایران داده باشد که تا آخرین مرحله این مسیر پیش برود، چراکه ایران در اینصورت بلافاصله میتواند به مقیاس صنعتی وارد شود. لذا بعید به نظر می رسد که آمریکایی ها اجازه داده باشند ایران تا زنجیره 168تایی تحقیق و توسعه داشته باشد و احتمالاً یک جایی این را محدود کرده اند. ولی متن وزارت خارجه چیزی در این باره نمی گوید و در این باره سکوت کرده است.
1.4.3.3. فردو
"Fordow will be converted from an enrichment site into a nuclear, physics and technology centre"
این تعهد اول ایران است که سایت فردو از یک مرکز غنی سازی به یک مرکز تکنولوژی، فیزیک و هستهای تبدیل میشود؛ همانطور که در بالا گفته شد؛ وزارت خارجه ایران در گزارش هایش با سربلندی گفته است "که ما هیچ یک از تاسیسات هستهای خودمان را نه تعطیل کردیم نه تعلیق کردیم نه متوقف کردیم" که اگر این کار را میکردند ضربهای که به صنعت هستهای جمهوری اسلامی ایران وارد می شد، به مراتب بهتر از این بود که اکنون وارد شده است. چرا که " Fordow will be converted" کردند، یعنی باید تمامی سانتریفیوژها را برداشت، زیرساخت ها را نیز برداشت و باید تبدیل شود به یک چیز دیگر. یعنی کاربری آن را تغییر دادند و می گویند سایت فردو تعطیل نشد.
قیاس اولویت جزو قیاسهای اولیهی عقل انسان است، در مقابل تعطیل نکردن به قیاس اولویت حق تبدیل کردن هم وجود ندارد. پس چرا با افتخار گفته می شود هیچ کدام از تأسیسات را تعطیل نکردیم؟ کاری بس بدتر انجام شده است!
اگر سایت فردو پلمپ می شد میتوانستیم سال 96 پلمپش را بشکنیم اما هنگامی که کاربری آن تغییر کند، راه برگشت علاوه بر صرف هزینه های گزاف، چند سالی طول خواهد کشید.
"International collaboration will be encouraged in agreed areas of research. "
"در این مرکز، همکاری بین المللی در حوزه های تحقیق و توسعه ی مورد توافق مورد تشویق قرار خواهد گرفت."
این بند هیچ ارزش حقوقی ندارد، اگر خانم شرمن یک کف هم بزند، آن تعهد تشویق کردن، محقق شده است. چون آن کف، تشویق حساب می شود.
"There will not be any fissile material at Fordow."
"مواد شکافت پذیر در فوردو نخواهد بود."
این از باب تاکید و خاطرجمعی است که علاوه بر تغییر کاربری فردو، هیچ نوع مادهی شکاف پذیری(اورانیوم، پلوتونیم،توریم) در فردو نباید وجود داشته باشد. چه میخواهد سانتریفیوژ آنجا باشد یا نباشد اورانیوم نباید آنجا دیده شود. این قسمت از باب محکم کاری است زیرا خیال آنها از فردو با همان تبدیل کاربری آن راحت می شود.
- شرح ایران
"بر اساس راهحلهای بهدست آمده تأسیسات هستهای فُردو به مرکز تحقیقات هستهای و فیزیک پیشرفته تبدیل خواهد شد. "
این کلمه پیشرفته را وزارت خارجه اضافه کرده است، که شما احساس کنید اکنون، شرایط بهتری ایجاد شده است. سایت فردو بخاطر این که زیر زمین است و بخاطر نوع ساختی که دارد، در برابر حملات هوایی مقاومت بالایی دارد. فردو یک سایتی با حدود 3 هزار سانتریفیوژ یعنی 16 آبشار 168 سانتریفیوژی بود.
"بیش از ۱۰۰۰ ماشین سانتریفیوژ و تمامی زیرساخت آنها در فردو حفظ و نگهداری خواهند شد که از این میان دو آبشار سانتریفیوژ در چرخش خواهند بود."
همچنین نیمی از تأسیسات فردو با همکاری برخی از کشورهای (۱+۵) به انجام تحقیقات پیشرفته هستهای و تولید ایزوتوپهای پایدار که مصارف مهمی در صنعت، کشاورزی و پزشکی دارد، اختصاص پیدا میکند. "
با توجه به تجربهی سال 82، یک شیطنت باید صورت بگیرد که هزار سانتریفیوژ بماند تا بگویند سایت فردو بسته نشده است، اما در متن وزارت خارجهی ایران تاکید شده است که؛ اولا از این هزار عدد تنها دو آبشار 168 سانتریفیوژی آن میتواند بچرخد و مابقی سانتریفیوژها حق چرخیدن هم ندارند.
دوم اینکه این سانتریفیوژهایی هم که می چرخند برای پر کردن عریضه و عوام فریبی خالی از اورانیوم میچرخد چرا که در متن بیانیه آمده است هیچ ماده شکافت پذیری نباید در فردو پیدا شود.
1.4.3.3. آب سنگین اراک
در متن بیانیه لوزان می گوید:
" An international joint venture will assist Iran in redesigning and rebuilding a modernized Heavy Water Research Reactor in Arak that will not produce weapons grade plutonium."
طرف 5+1 طی یک همکاری پرمخاطرهی بینالمللی به ایران کمک خواهد کرد برای بازسازی و بازطراحیِ یک نیروگاه آب سنگین مدرن در اراک به گونهای که البته این نیروگاه توان تولید پلوتونیومی که با آن بشود بمب اتم ساخت را نداشته باشد.
بمبهای اتمی دو دسته هستند، بمبهای شکافتی و بمبهای گداختی. بمبهای شکافتی هم دو دسته می شوند: بمبهای با منشأ اورانیومی و بمبهای با منشأ پلوتونیومی. بمبهای با منشا اورانیومی از اورانیوم با غنای بالای 90 درصد تولید میشود. اما بمبهایی که منشا پلوتونیومی دارند، نیازمند به غنی شدن ندارند.
پلوتونیوم از کجا به دست میآید؟ بعد از این که انفجار اتمی در قلب راکتور صورت میگیرد، چه راکتور آب سبک چه راکتور آب سنگین، یک مقدار زیادی از آن سوختی که باقی میماند، پلوتونیوم است که به وسیلهی بازفرآوری از بقیهی مواد هستهای جدا شده و میتوان با آن بمب اتم ساخت.
نیروگاه اراک یک نیروگاه تحقیقاتی و 40 مگاواتی هست که چون میتوانست میزان پلوتونیوم لازم برای تولید بمب اتم را تولید کند، طرف مقابل خواستند که این راکتور تغییر یابد.
پیشنهاد اول بنا به گفته آقای ظریف
این بود که "آمریکائیها گفتند باید راکتور اراک را خرابش کنی" بولدزر
بگذاری خرابش کنی. ما در توافق ژنو پذیرفتیم که ایران
"Fully
resolve concerns related to the reactor at Arak" و قبول کردیم
که نگرانیهای شما را کاملاً در این خصوص برطرف میکنیم و نتیجهی آن، این
شد.
- توضیحی در مورد کلمه "venture"
اساساً یک نیروگاه یا آب سبک هست یا آب سنگین هست و کشورهای مختلف مدلهای مختلف و تعریف شده ای دارند. اینگونه نیست که شما با یک مدل آلمانی شروع کنی به ساخت یک نیروگاه و در هنگام کار از یک شرکت روسی بخواهی ساخت نیروگاه را ادامه دهد. مثل این می ماند که یک اسلحه کلاشنیکف را شروع به ساخت کنی، در وسط کار آنرا تحویل کارخانه ژ3 بدهی و بخواهی که آنرا تبدیل به ژ3 کنی. این اشتباهی بود که ما در نیروگاه بوشهر مرتکب شدیم. نیروگاه بوشهر را آلمانیها بنا بود بسازند. با طراحی آلمانیها شروع شد. وسط کار آلمانیها رها کردند رفتند. بعد که روسها قبول کردند، ما خواستیم صرفهجویی به خرج دهیم و از روس ها خواستیم ادامهی این کار را انجام دهند. روسها اعلام کردند که "ما یک الگوی جداگانه داریم" و برای ساخت راکتور بوشهر باید بر اساس آن پیش رویم و نیروگاه تازه ای بسازیم ولی ایران خواست تا شرکت روسی همان راکتور بوشهر را تکمیل کند. یکی از دلایل طولانی شدن ساخت راکتور بوشهر این بود که خواستند یک مدل روسی را روی یک مدل آلمانی پیاده کنند. چه بسا اگر کار آلمانی ها را کنار می گذاشتیم و نیروگاه جدید می ساختیم خطرش کمتر بود. چون شرکت روسی اعلان می کند که چون راکتور بوشهر یک کار "venture" هست، تضمین امنیت آن را نمی پذیرم.
این کلمهی venture برای دلنشین شدن متن نیست بلکه می گوید؛ معلوم نیست ساخت آن چند سال طول بکشد، بعد از ساخته شدن هم، معلوم نیست درست کار کند یا نه.
اگر میخواستند در خدمت منافع ملی عمل کنند و در عین حال نظر دشمن را قبول کنند باید میپذیرفتن ساخت نیروگاه آب سنگین اراک را متوقف کنند و یک نیروگاه جدید، سریع و بی ریسک میساختند. ولی اینکار را نکردند. چون اگر آن کار انجام می شد در تاریخ ماندگار می شد لذا باز هم یک عوام فریبی می بایست انجام شود که در اثر این عوام فریبی، هم ضربه ای به مراتب بدتر متحمل می شویم و هم از این خسارت، به عنوان یک پیروزی و افتخار یاد می شود زیرا گفته می شود راکتوری نوتر و قدرتمندتر(rebuilding & redesigning) از قبلی خواهیم ساخت. همین باعث می شود مدت زمان ساخت راکتور طولانی تر شود و لذا ما زمان بیشتری را عقب بمانیم. بنابراین آنها در این عبارات بسیار زیبا و شکیل یک ضربهی جبران ناپذیری زدند.
در ادامه ایران تعهد می دهد که
"There will be no reprocessing and the spent fuel will be exported."
1. ایران حق ندارد سوخت مصرف شده راکتور[ی را که باید ساخته شود و مشخص نیست چه زمانی ساخت آن تمام می شود] را نگه دارد. چراکه این سوخت مصرف شده نیز مقداری پلوتونیوم دارد. آن را باید به خارج از کشور، صادرکند.
2. همچنین حق ایجاد تاسیسات بازفرآوری سوخت را ندارد که اگر خواست، پسماندی از یک راکتور را در آن بازفرآوری کند.
شرح تیم ایرانی نیز همین می باشد که از آن عبور می کنیم. شاید گفته شود از آنجائیکه ایران به دنبال بمب اتمی از نوع پلوتونیمی نیست لذا نیاز به پلوتونیم هم ندارد. به تبع آن، نیاز به بازفرآوری پلوتونیم هم ندارد. ولی باید دانست که یکی از فواید بازفرآوری، جدا کردن پلوتونیم است، یکی دیگر از فواید آن، این است که هنگامی که سوخت یک راکتور اتمی مصرف میشود مقداری از اورانیوم 235 در آن باقی می ماند و برای این که از هدر رفت این سوختِ با ارزش جلوگیری شود، آن سوخت مصرف شده را مجدداً بازفرآوری میکنند و آنرا دوباره به راکتور تزریق می کنند.
1.4.3.4. نظارتهای گسترده
نظارتهای گسترده برای چیست؟ نظارتهای گسترده برای این است که طرف مقابل میخواهد مطمئن شود که شما به همهی آن محدودیتها عمل میکنید.
نظارتهای آژانس بین المللی اتمی به سه بخش NPT ، کد اصلاحیهی 1/3 و پروتکل الحاقی تقسیم می شود.
NPT اولین برنامهی نظارتی است که توسط آژانس طراحی شد برای این که کشورهایی که بمب اتم ندارند، به بمب اتم دست پیدا نکنند. براساس NPTهمهی کشورهایی که تاسیسات هستهای دارند، موظفند به آژانس اعلام کنند تا آژانس با بازدیدهای خود مانع از انحراف آن ها به سمت استفاده نظامی از فناوری هسته ای شود. بعدها دیده شد که این NPT سوراخ های گریزی دارد. لذا کد اصلاحی 1/3 را به آن اضافه کردند.
کد اصلاحی 1/3 دهم چیست؟ براساس NPT شش ماه قبل از این که شما گاز داخل دستگاه سانتریفیوژ جهت غنی سازی تزریق کنید، باید به آژانس اطلاع دهید که چنین تاسیساتی را ساخته ام و میخواهم گاز در آن ترزیق کنم. اما براساس کد اصلاحی 1/3 از آن روزی که تصمیم میگیرید یک مرکز غنی سازی بسازید باید این اطلاع را بدهید. که این چند تا فایده برای غربیها دارد، این که بلافاصله متوجه میشوند کدام یک از اعضا میخواهد دست به صنعت غنی سازی بزند و میتوانند در مسیر آن ها اخلال ایجاد کنند. ولی اگر کل تأسیسات ساخته شد و موقع تزریق گاز خبر داده شد، دیگر تا آن مرحله، کار جلو رفته و دیگر تا آنجا نمی شود اخلالی ایجاد کرد.
- پروتکل الحاقی
براساس پروتکل الحاقی علاوه بر اینکه آژانس میتواند از تمام مراکز هسته ای اعلام شده بازرسی کند، اگر به مکانی شک کند که در آن میخواهند فعالیت هستهای انجام دهند نیز می تواند بازرسی کند.
آژانس در NPT دو هفته قبل از بازرسی اطلاع می داد. ولی در پروتکل الحاقی این بازه زمانی وجود ندارد و حتی بازرسی های سرزده در آن وجود دارد. روشن است بازرسیهای سرزدهی آن حتی اعلام هم نمیشود و به همین خاطر اینها پاسپورتها و ویزاهایی از قبل دارند که برای ورود و خروج مجدد نیاز به هماهنگی نیست. این نقل قول آقای ظریف است "به ملت ایران اطمینان می دهم که هیچ چیز محرمانهای در اختیار کشور غربی قرار نخواهم داد" هم NPT را پذیرفتیم، هم کد 1/3 را پذیرفتیم، هم پروتکل الحاقی را پذیرفتیم و هم دسترسی های افزایش یافته(enhanced access) را پذیرفتیم.
- متن انگلیسی بیانیه لوزان
and will have enhanced access through agreed procedures, including to clarify past and present issues.
اینجا یک جملهای گذاشته شده است که هرچه ایران تلاش کند نمیتواند از عهده آن برآید. این جمله میگوید که شما باید هم حال و هم گذشته را شفاف کنید. یعنی تمام گذشتهی را میخواهد شخم بزند، هر جا اقدامات مخفیانهای در سالهای پیش، جمهوری اسلامی ایران کرده است همه را باید شفاف کند. اگر یک مورد را هم نگویی، طرف مقابل می گوید هنوز گذشته شما شفاف نشده است.
همانطور که در متن شرح ایرانی آمده که " مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برجام شامل کد اصلاحی ۳.۱ و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است."
99:00
این آقایان نیز مدام تاکید میکنند که ورود ما به پروتکل الحاقی دواطلبانه است یعنی هیچ اجباری در کار نیست. حال به ضربه ای که این قید داوطلبانه می تواند به ایران وارد کند می پردازیم؛ یکی از راههای گریزی که جمهوری اسلامی ایران برای فرار از زیر این یوق ذلت بار داشت، اصل عدم رضایت آزادانه است. در واقع همه ی قراردادها باید براساس اصل رضایت آزادانه باشد. در این صورت اگر شما بتوانید اثبات کنید که این قرارداد براساس رضایت آزادانه نبوده است، این خود میتوانست یک وجه مستمسک حقوقی باشد تا به وسیله ی آن بتوان از این تعهد شانه خالی کرد.
برای خروج از این توافق نامه یکی از محکم ترین مستمسکهای حقوقی ما اصل رضایت آزادانه بود، حقوقدانهای ما میتوانستند در آینده بگویند آن توافقی که در سال 1394 امضاء شده است، براساس اصل رضایت آزادانه نبوده است و سند این حرف تمامی مواردی بود که آقای اوباما و جان کری در سخنرانی خود گفته اند "همهی گزینهها روی میز است"؛ یعنی یک کشور ابرقدرت به نام آمریکا ما را تهدید به حمله ی نظامی کرده است. همچنین " لیست تمامی ناوهایی که در خلیج فارس و پایگاه های امریکا در منطقه است" میشد شواهد حقوقی که اعلام می دارد اصل رضایت مندی آزادانه در توافق سال 94 رعایت نشده است.اما متأسفانه با آوردن عبارت" اجرای داوطلبانه" ، استفاده از این حربه برای دولت های آینده را مختل کرده است.
1.4.3.5. تحریم ها
The EU will terminate the implementation of all nuclear-related economic and financial sanctions
and the US will cease the application of all nuclear-related secondary economic and financial sanctions, simultaneously with the IAEA-verified implementation by Iran of its key nuclear commitments.
A new UN Security Council Resolution will endorse the JCPOA, terminate all previous nuclear-related resolutions and incorporate certain restrictive measures for a mutually agreed period of time.
تمام تعهدات طرف مقابل همین چند خط بیشتر نیست. دراینجا به شرح ایران در این موضوع میپردازیم:
"براساس راه حلهای به دست آمده پس از اجرایی شدن برنامهی جامع اقدام مشترک اولا: تمامی قطعنامههای شورای امنیت لغو میشود. دوما: همه تحریمهای اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا لغو می شود و سوما: تحریمهای یکجانبه آمریکا از جمله تحریمهای مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزههای مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودرو سازی فوراً لغو خواهند شد. "یعنی چه؟ یعنی پس از اجرایی شدن برنامهی جامع اقدام مشترک هم همهی قطعنامههای شورای امنیت هم همهی تحریمهای اقتصادی و مالی هم اروپا و هم آمریکا فوراً لغو میشود.
متن انگلیسی بیانیه لوزان میگوید اتحادیهی اروپا به اعمال تمامی تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هستهای خاتمه خواهد داد (implementation terminate the).
اولاً در اینجا صحبت از همهی تحریمها نبوده بلکه همهی تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای است.
حال باید دید تحریم ها لغو می شوند یا تعلیق. در تعلیق اعمال یک قانون متوقف می شود در حالیکه اصل آن قانون سرجای خود باقی است اما در لغو، عین آن قانون لغو خواهد شد و مثلا اگر آمریکا بخواهد مجدداً ایران را تحریم کند باید در مجلس سنا آن را تصویب کند، اما در صورت تعلیق نیازی به گذراندن فرآیند تصویب ندارد.
در متن میگوید ما به اعمال آن خاتمه میدهیم، یعنی قانون سرجای خود باقی می ماند. پس بدین معنا خواهد بود که تحریم ها تعلیق خواهند شد. درست است که کلمه terminate به معنای خاتمه دادن است، اما کلمه implementation که بعد از کلمه terminate آمده است، به معنای اعمال است و در مجموع یعنی اعمال تحریمها خاتمه می یابد نه خود تحریم ها.
حال این تعلیق چه زمانی رخ خواهد داد؟ simultaneously with the IAEA-verified ؛ یعنی همزمان با تایید آژانس نه همزمان با اقدام ایران، و ترجمهای که وزارت خارجه کرده اشتباه یا به معنایی غلط انداز می باشد.
آمریکا دو دسته تحریم دارد؛ تحریم های اولیه یعنی تحریمهایی که مربوط به شرکتهای آمریکایی است و مقصود از تحریم های ثانویه یعنی تحریمهایی که مربوط به سایر کشورها است. در متن فوق گفته است تنها تحریم های ثانویه امریکا تعلیق خواهد شد.
متن توافق در مورد قطعنامههای شورای امنیت می گوید
" A new UN Security Council Resolution will endorse the JCPOA, terminate all previous nuclear-related resolutions and incorporate certain restrictive measures for a mutually agreed period of time. "
یعنی یک قطعنامهی جدید شورای امنیت که موید برنامهی جامع اقدام مشترک است، خاتمه خواهد داد به همهی قطعنامههای مرتبط با هستهای قبلی.
در اینجا چونکه کلمه TERMINATE به تنهایی آورده شده است معنای لغو میدهد. اما در متن موجود از زمان لغو این قطعنامه ها حرفی زده نشده است.
آیا همهی قطعنامههای مرتبط با هستهای شورای امنیت لغو میشود؟
برای پاسخ به سوال فوق به ادامه متن می پردازیم: (and incorporate certain restrictive measures) ؛یعنی در ذیل قطعنامه جدید دوباره به ایران یک تدابیر مشخص و محدود کننده تحمیل میکنیم . درواقع قطعنامهی جدید همزمان تحریمهای قبلی را لغو میکند اما تحریمهای جدیدی را اجرا میکند. این نکته در متن مورد شرح ایران مسکوت مانده است.
حال این سوال مطرح می شود که چند درصد از تحریم
های ضد ایرانی تعلیق خواهد شد؟
تا سال 2013 کنگره آمریکا 10 قانون تحریمی علیه ایران اعمال کرده است، از ده قانونی که امریکا تصویب کرده تنها سه تای آن مرتبط با هستهای میباشد. اما قوانین دیگر یا با عنوانی دیگر و یا با عناوین مشترک وضع شده است. به عنوان مثال قانون سیسادا که از تحریم های مهم علیه ایران است بر اساس چهار دلیل تصویب شده است. آقای فؤاد ایزدی در سایت مشرق متن گفتگوی اعضای کنگره ی آمریکا با جان کری را گذاشته اند. اعضای کنگره به او گوشزد می کنند که بر اساس متن قانون تحریمی سیسادا، این قانون تنها مرتبط با هسته ای نیست بلکه به خاطر حمایت ایران از تروریسم و بحث عدم رعایت حقوق بشر در آن نیز وضع شده است؛ لذا به خاطر باقی ماندن دلایل مذکور، این قانون لغو نمیشود.
تنها دو تحریم از 18 فرمان اجرایی که رئیس جمهور آمریکا برای تحریم ایران داشته است، تنها به دلیل عدم اشاعه ی سلاح های کشتار جمعی است. البته سلاح هسته ای تنها یکی از موارد مربوط به سلاح های کشتار جمعی است و مثلا سلاح های شیمیایی و میکروبی نیز از جمله سلاح های کشتار جمعی دیگر محسوب می شوند. در واقع با این تعریف شاید همین چند تحریمی که تنها مرتبط با عدم اشاعه ی سلاح های کشتار جمعی وضع شده نیز به خاطر بهانه جویی های طرف مقابل از بین نرود.
در مجموع از 28 عنوان تحریم امریکا علیه ایران تنها 5 عنوان آن مرتبط با هستهای است؛ که از این 5 عدد لغو و یا تعلیق دو عنوان در اختیار آقای اوباماست و 3 عدد دیگر در اختیار کنگره میباشد. اگر کنگره از لغو قانون تحریم امتناء کند اوباما هیچ قدرتی برای مقابله با آن ندارد. تنها می تواند اجرای قانون را تا شش ماه تعلیق کند که بعد از آن شش ماه، قانون مربوطه دوباره لازم الاجرا می گردد. حال لازم به ذکر است که تحریمهای بانکی و تحریمهای نفتی که دو تحریم کمرشکن جمهوری اسلامی ایران است چرا که تحریم نفتی باعث کاهش درآمد ایران می شود و تحریم بانکی حق استفاده از همان درآمد اندک را نیز به ایران نمی دهد ذیل هیچ یک از این 5 تحریم نیست؛ در واقع این دو تحریم ذیل چندین قانون علیه ایران وضع شده است. یکی از این قوانین قانون سیساداست. پس با این تعبیر، دو تحریم اصلی برداشته نخواهد شد.
در اواخر سال 93، 47 تن از نمایندگان سنای آمریکا نامهای خطاب به دولتمردان جمهوری اسلامی ایران نوشتند؛ و در آن گفتند که شما از قوانین ما مطلع نیستید. بدانید که براساس قانون اساسی آمریکا تصویب پیمانهای خارجی بر عهده سنا است و اگر قراردادی به تصویب سنا نرسد، هیچ تعهدی برای امریکا ایجاد نمیکند و ارزشی نخواهد داشت. در قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز شبیه همین امر وجود دارد. بر اساس اصل 75 قانون اساسی جمهوری اسلامی؛ «کلیه عهدنامه ها، مقابله نامهها و تفاهم نامههایی که قوه مجریه اجرا میکند باید به تصویب مجلس برسد و اگر به تصویب مجلس نرسد ارزش و اعتباری ندارد.» این فرایند انعقاد یک قرارداد از نظر جمهوری اسلامی ایران است. همه کشورها هم چنین قوانینی دارند. در آمریکا نیز براساس قانون اساسی این کشور، تصویب پیمانهای خارجی حق انحصاری سنا است؛ حتی مجلس نمایندگان و کنگره نیز تصمیمگیر نبوده و تنها دو سوم سنا باید آن را تصویب کند. در این حوزه رییس دولت آمریکا تنها اجازه دارد در صورت عدم تصویب قراداد بینالمللی در سنا آن را به عنوان فرمان اجرایی رییس جمهور در مدت ریاست خود اجرا کند و استمرار اجرای آن در دولت بعد وابسته به نظر رییس جمهور آن دولت دارد. این بدان معناست که تمام توافقات انجام شده تا کنون ضمانت اجرای حقوقی به همراه ندارد و رئیس جمهوری بعدی آمریکا با توجه به قانون اساسی آمریکا و به صورت کاملا قانونی می تواند از بار این تعهدات شانه خالی کند. پس هیچکدام از توافقاتی که تا حالا کرده ایم ارزش حقوقی که بتواند برای آمریکا الزام آور باشد ندارد چون تعداد نمایندگان سنای آمریکا 100 نفر است و وقتی از هم اکنون 47 نفر از آنها در نامه ای با این و تعهدات مخالفت می کنند نشان می دهد که این امر هیچ وقت به قانون تبدیل نخواهد شد.
حال به یک ذکاوتی که مذاکره کنندگان ما به خرج داده اند توجهتان را جلب می کنم. اینها شورای امنیت را به عنوان نهادی ناظر انتخاب کرده اند که آمریکا را وادار به انجام تعهداتش کند. از کی تاحالا شورای امنیت که در قبضه ی آمریکاست می تواند آمریکا را وادار کند تا به تعهدات خود عمل کند. این دقیقا همان ضرب المثل قدیمیست که انسان گوشت را بدهد دست گربه و بگوید مواظبش باش!! منشأ تمام مشکلات ما در شورای امنیت آمریکاست. بعد ما برویم به به این سازمان متوسل شویم که آمریکا را وادار به پایبندی به تعهداتش کند.واقعا خنده دار است. شورای امنیت کی حقوقی عمل کرده است که این دفعه ی دومش باشد. اینکه شورای امنیت سیاسی ترین سازمان بین المللی است را هر کسی می داند بعد شما از آن انتظار رفتار حقوقی دارید؟!! همان زمان یکی از سناتورها گفت که نصف بودجه ی شورای امنیت را ما می دهیم
از طرفی اینکه توافق پیشرو از طریق شورای امنیت ضمانت اجرا می آورد در بیانیه ی لوزان نیست و این تنها ادعای مسئولین ماست. حال اگر فرض کنیم که شورای امنیت برای تنبیه آمریکا به خاطر عدم پایبندی به تعهدات خود قطعنامه ای را صادر کند آمریکا آن را وتو خواهد کرد!!
2. تطبیق دلالتهای بیاینهی لوزان با ادعاهای دولت مردان در خصوص دستاوردهای آنها با استناد به متون موجود
در متن وزارت خارجه آمده است که"در چهاچوب راه حلهای موجود هیچ یک از تاسیسات و فعالیتهای مرتبط هسته ای، متوقف، تعطیل و یا تعلیق نمیشود و فعالیتهای هستهای ایران در تمامی تاسیسات هستهای ادامه خواهد یافت."
آیا این درست است؟ آیا با بیانیهی لوزان تطابق دارد؟ا
در اینجا یک فریبی رخ داده است. یعنی هیچ یک از تاسیسات هسته ای متوقف، تعطیل یا تعلیق نشده اند اما اتفاق بدتری برای آنها افتاده و آن اینکه این تأسیسات تبدیل شده اند به چیز دیگری.
در حوزه غنی سازی متن وزارت خارجه می گوید"بر این اساس جمهوری اسلامی ایران قادر خواهد بود مطابق مفاد برنامه جامع اقدام مشترک تولید صنعتی سوخت هستهای خود را برای تأمین سوخت نیروگاههای هستهای ادامه دهد."
بر اساس قید نیازهای عملی بنا شد که ایران 190 هزار سو غنی سازی داشته باشد؛ یعنی اگر بخواهد سوخت سالانه نیروگاه 1000 مگاواتی بوشهر را تامین کند نیاز به 190 هزار سو غنی سازی دارد.
از آنجا که 5060 سانتریفیوژ نسل 1 ایران با بازدهی 2/1 سو – یعنی در مجموع 6072 سو – اجازه فعالیت دارند، باید نزدیک به 32 سال غنی سازی انجام شود تا سوخت یکسال راکتور بوشهر تامین گردد. و این میزان تولید، هرگز تولید صنعتی خوانده نمیشود.
البته این تنها برای یک نیروگاه هسته ای 1000مگاواتی حساب می شود. اما طبق سند چشم انداز باید 20000 مگاوات برق هسته ای در ایران تولید شود. در این صورت و با این ظرفیت غنی سازی محدودی که به ما داده شده است قریب به 600 سال باید غنی سازی انجام شود تا تنها سوخت یک سال نیروگاههای هسته ای ایران تامین گردد.
2.1. تحریم ها
"پس از طی مرحله آماده سازی و همزمان با شروع به اجرای اقدامات هستهای از سوی ایران در یک روز تعیین شده لغو تمامی تحریمها بهطور خودکار به اجرا در خواهد آمد."
این در صورتی است که در متن بیانیه حرفی از زمان لغو فوری تحریم ها به میان نیامده است و آن را منوط به تایید آژانس کرده است.
در متن بیانیه لوزان تاکید شده است که امریکا تحریم های ثانویه را تعلیق می کند که در این متن به آن اشاره ای نشده است، لازم به ذکر است تحریم های ثانویه یعنی تحریمهایی که امریکا علیه هم پیمانان ایران اعمال کرده است نه تحریم هایی که مستقیما علیه ایران اعمال شده است.
در ادامه متن وزارت خارجه آمده است که " در چارچوب راهحلهای به دست آمده؛ برای بازگشت پذیری متقابل تعهدات مندرج در برنامه جامع اقدام مشترک در صورت نقض تعهدات از سوی هر یک از طرفها سازوکار لازم پیشبینی شده است."
این خلاف واقع است. در واقع امکان بازگشت پذیری متقابل برای ایران وجود ندارد. چرا وجود ندارد؟ 1
- به این خاطر که وقتی کاربریِ فردو تغییر میکند و زیرساخت های آن جمع شود بازگشت پذیری متقابلی وجود نخواهد داشت.
2- راکتور اراک باید بازطراحی شود، یعنی قلب راکتور باید خارج شود و این مسلم است که در باز طراحی امکان بازگشت پذیری وجود ندارد.
3- در خصوص غنی سازی ایران پذیرفته است که 14000 سانتریفیوژ و زیرساخت هایش از نطنز خارج شوند، که با توجه به زمان مورد نیاز جهت نصب دوباره این سانتریفیوژها و امکان خرابی آنها بازگشت پذیری متقابلی در این بخش نیز وجود ندارد. چراکه تحریم ها تنها با یک دستور از حالت تعلیق در خواهند آمد و اجرایی خواهد شد.
3. بررسی میزان تحقق انتظارات حداقلی نظام ( میزان رعایت خطوط قرمز نظام )
3.1. هیچ یک از دستاوردهای هستهای تعطیل بردار نیست،
وقتی تعطیل بردار نیست به قیاس اولویت تبدیل بردار هم نیست در حالی که اینگونه شده. یعنی وقتی شما نمی توانید کسی را بزنید به قیاس اولویت حق کشتن او را هم ندارید
3.2. حرکت علمی هستهای کشور به هیچ وجه نباید متوقف یا حتی کند شود .
ایران بر اساس گزارش وزارت خارجه پذیرفته فقط روی IR4، IR5، IR6، IR8 در یک چارچوب زمانی مسکوت تحقیق و توسعه داشته باشد. پس حرکت علمی هسته ای کند شده است.
3.3. کسی حق معامله بر روی دستاوردهای هستهای را ندارد.
غنی سازی 20 درصد به عنوان یکی از دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران مورد معامله واقع شد.
مگر بنا نشده که ما بیش از 3.7 درصد غنی سازی نکنیم؟!
3.4. حفظ تشکیلاتی مثل فردو که دشمن قادر به تخریب آن نیست مهم است،
تشکیلات فردو حفظ شد؟ بله به این معنا که آنجا کار هستهای هم انجام میشود حفظ شد اما در آن غنی سازی انجام نمیشود. همچنین کاربری دوسوم آن تغییر کرده است.